مادرِ به اندازه کافی خوب (نظریه وینیکات): کمال‌گرایی در وظایف مادرانه ممنوع!

روان‌شناسی کودک و نوجوان مادرِ به اندازه کافی خوب (نظریه وینیکات): کمال‌گرایی در وظایف مادرانه ممنوع!
نویسنده : مرکز روان‌شناسی رانو 10 دی 1403
مادرِ به اندازه کافی خوب (نظریه وینیکات): کمال‌گرایی در وظایف مادرانه ممنوع!

"مادرِ به اندازه کافی خوب" یکی از مفاهیم برجسته روان‌شناسی است که توسط دونالد وینیکات، روانکاو و متخصص کودکان بریتانیایی معرفی شد. این نظریه به اهمیت نقش مادر یا مراقب اصلی کودک در رشد سالم روانی کودک می‌پردازد و در عین حال، دیدگاهی واقع‌بینانه و انسانی به فرزندپروری ارائه می‌دهد. البته باید توجه داشت. این نظریه، علی‌رغم نامش، تنها به مادر محدود نمی‌شود. این نظریه به نقش "مراقب اصلی" کودک اشاره دارد، یعنی فردی که بیشترین تعامل را با کودک دارد و به نیازهای عاطفی و جسمی او پاسخ می‌دهد. در بسیاری از موارد، این مراقب اصلی مادر است، اما می‌تواند پدر، پدربزرگ و مادربزرگ، یا حتی هر فرد دیگری باشد که نقش اولیه را در تربیت کودک بر عهده دارد. وینیکات از اصطلاح "مادر" استفاده کرده است، زیرا در زمان خودش، مادران به طور معمول مراقب اصلی کودک بودند. اما اصول این نظریه می‌تواند به هر فردی که این نقش را ایفا می‌کند تعمیم یابد. آنچه اهمیت دارد، کیفیت رابطه مراقب با کودک است، نه جنسیت یا نقش سنتی او در خانواده.

تعریف مادر به اندازه کافی خوب

وینیکات معتقد بود که برای رشد سالم یک کودک، نیازی به "مادر کامل" یا "فرزندپروری بی‌نقص" نیست. در عوض، آنچه کودک به آن نیاز دارد، مراقبی است که بتواند به نیازهای اولیه او پاسخ دهد و فضایی امن برای رشد احساسی و جسمی‌ او فراهم کند. مادرِ به اندازه کافی خوب یعنی کسی که در ابتدا تلاش می‌کند پاسخگوی اکثر نیازهای کودک باشد اما با گذشت زمان، به طور طبیعی فضاهایی برای تجربه ناامیدی یا ناکامی‌های کوچک ایجاد می‌کند. وینیکات توضیح می‌دهد که مادرِ به اندازه کافی خوب به کودک اجازه می‌دهد ناامیدی‌های کوچک را تجربه کند و بیاموزد که زندگی همیشه ایده‌آل نیست. این لحظات، پایه‌ای برای استقلال عاطفی و رشد انعطاف‌پذیری کودک هستند. مادر به اندازه کافی خوب بودن به معنای انسان بودن است. وقتی این دیدگاه را بپذیرید، شادی و آرامش به تجربه مادری شما بازمی‌گردد.

چرا این مفهوم در دنیای مدرن مهم است؟

به عنوان مادر، همیشه تلاش می‌کنیم که همه چیز را درست انجام دهیم. از انتخاب اسباب‌بازی‌ها و برنامه‌های تربیتی تا پاسخ به هزارمین سؤال کودک که با "چرا..." شروع می‌شود. اما اگر گاهی نمی‌توانیم درست عمل کنیم، احساساتی مثل اضطراب، احساس گناه و حتی شرم ما را فرا می‌گیرد. در این لحظات، شبکه‌های اجتماعی به منبعی برای فراموشی این احساسات تبدیل می‌شوند، اما اغلب نتیجه معکوس دارند. ما تصاویری از مادرانی می‌بینیم که به نظر می‌رسد همه چیز در زندگی‌شان عالی است؛ خانه‌ای مرتب، کودکانی همیشه خندان و برنامه‌های روزانه‌ بی‌نقص. این مقایسه‌ها ما را درگیر این تفکر می‌کنند که شاید به اندازه کافی خوب نیستیم. شبکه‌های اجتماعی، با اینکه می‌توانند الهام‌بخش باشند، اغلب باعث استرس، حسادت و تنهایی می‌شوند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که مقایسه اجتماعی می‌تواند علائم اضطراب و افسردگی و احساس بی‌ارزشی را در مادران افزایش دهد. ما نه تنها با دیگران، بلکه با استانداردهایی دست‌نیافتنی که خودمان ساخته‌ایم نیز در حال رقابت هستیم. البته، همه مقایسه‌ها بد نیستند. مثلاً ما رشد کودکانمان را با استفاده از نمودارهای رشد و معیارهای تکاملی مقایسه می‌کنیم. اما مقایسه کل زندگی ما موضوع دیگری است. در این حالت، از دیگران به عنوان معیار یا استانداردی برای نحوه تربیت فرزندان استفاده می‌کنیم. مادرانی که بسیاری از آن‌ها را حتی در زندگی واقعی نمی‌شناسیم، به معیار ما برای موفقیت در نقش والدینی تبدیل می‌شوند. اما این استانداردها مدام تغییر می‌کنند و هیچ تعریف واحد و کاربردی از "والد خوب" وجود ندارد.

نظریه "مادر به اندازه کافی خوب" می‌تواند آرامش‌بخش باشد و والدین را از بار سنگین کمال‌گرایی برهاند. این نظریه به ما یادآوری می‌کند که کودکان برای رشد سالم به والدینی کامل نیاز ندارند؛ آنها به والدینی نیاز دارند که طبیعی و متعادل باشند.

فرسودگی والدین

این دیدگاه وینیکات، از والدین (به خصوص مادران) می‌خواهد که کمال‌گرایی را کنار بگذارند. او توضیح می‌دهد که تلاش برای کامل بودن نه تنها غیرممکن است، بلکه ممکن است به ضرر کودک هم تمام شود. چرا که در این صورت، کودک به جای یادگیری تطبیق با جهان واقعی، بیش از حد وابسته به حضور دائمی مادر می‌شود. 

همچنین وقتی تلاش می‌کنیم همه چیز را درست انجام دهیم، دچار پدیده فرسودگی والدینی می‌شویم. این حالت شامل خستگی عاطفی و جسمی، فاصله‌گیری عاطفی و احساس ناکارآمدی است که نشانه‌های آن شامل موارد زیر است:

  • ناتوانی در کنترل احساسات
  • خستگی جسمانی
  • کاهش لذت از نقش مادر بودن

فرسودگی والدینی نه تنها به سلامت مادر آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند روابط خانوادگی و حتی سلامت کودک را تحت تأثیر قرار دهد.

فواید مادرِ "به اندازه کافی خوب"

  1. ایجاد امنیت اولیه: در ماه‌ها و سال‌های نخست زندگی، کودک برای درک جهان به مراقب اصلی خود وابسته است. وقتی مادر به نیازهایش پاسخ می‌دهد، احساس امنیت در او شکل می‌گیرد.
  2. ایجاد فضا برای رشد استقلال: با گذشت زمان، ناکامی‌های کوچک (مانند منتظر ماندن برای غذا یا جلب توجه) به کودک کمک می‌کند تا مدیریت احساسات و تحمل ناکامی را یاد بگیرد.
  3. رشد انعطاف‌پذیری عاطفی: کودکانی که تحت مراقبت "مادرِ به اندازه کافی خوب" بزرگ می‌شوند، یاد می‌گیرند که دنیا همیشه ایده‌آل نیست و می‌توان با چالش‌ها کنار آمد.

چگونه این رویکرد را بپذیریم؟

  • پذیرش ناکامی‌های کوچک: اجازه دهید کودک خودش تصمیم بگیرد، تجربه کند و اشتباه کند، در حالی که حمایت و راهنمایی شما همیشه در دسترس باشد. بدانید که گاهی نمی‌توانید همه چیز را به بهترین شکل انجام دهید و این کاملاً طبیعی است.
  • اجتناب از مقایسه: به یاد داشته باشید که آنچه در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید، نسخه‌ای اغراق آمیز از واقعیت است.
  • تمرکز بر حال: لحظات خوب و بد را به عنوان بخشی از تجربه مادری بپذیرید.

وقتی نمی‌توانید فوری به نیاز کودک پاسخ دهید (مثلا خرید یک اسباب بازی)، به او توضیح دهید که گاهی باید صبر کند و این طبیعی است. به جای توجه به زندگی و استانداردهای دیگران در شبکه‌های اجتماعی، روی لحظات واقعی و ارزشمند خود با کودک تمرکز کنید. در لحظات ساده و روزمره، مانند تماشای بازی کودک، حضور کامل داشته باشید و لذت ببرید. اشتباهات خود را بپذیرید، از کودک عذرخواهی کنید و این را به فرصتی برای آموزش تبدیل کنید. اجازه دهید کودک در انجام کارهای ساده مثل بستن بند کفش یا انتخاب لباس، تلاش کند و یاد بگیرد.

پیام برای والدین

این جمله را با خود تکرار کنید: من به اندازه کافی خوب هستم، و این تمام چیزی است که فرزندم به آن نیاز دارد

نظریه وینیکات به والدین یادآوری می‌کند که فشارهای اجتماعی برای فرزندپروری ایده‌آل، بی‌اساس و مضر هستند. اشتباهات، لحظات خستگی یا حتی زمانی که والدین به خودشان اختصاص می‌دهند، همه بخش‌هایی از یک فرزندپروری طبیعی و سالم هستند. مهم این است که کودک بداند که شما حضور دارید و او را دوست دارید، حتی اگر همیشه کامل نباشید.

البته باید به این نکته هم توجه ویژه ای کرد که مرزی میان کمالگرایی و اهمال کاری یا بی تفاوتی وجود دارد. در این نظریه، والدین کودک توجه می‌کنند، اما به او اجازه می‌دهند ناکامی‌های کوچک را تجربه کند و مهارت‌های استقلال و انعطاف‌پذیری را بیاموزد. تفاوت کلیدی در این است که کمال‌گرایی، تلاش برای برآورده کردن تمام نیازها به صورت بی‌عیب و نقص است، در حالی که اهمال‌کاری، نادیده گرفتن نیازهای واقعی کودک است. مادر "به اندازه کافی خوب" تعادلی میان این دو برقرار می‌کند؛ یعنی مادر پاسخگو و آگاه است، اما به خود و کودک اجازه اشتباه و یادگیری می‌دهد.

نکته نهایی

علیرغم انتقاداتی مانند تمرکز بیش از حد بر نقش مادر، نادیده گرفتن تأثیر فرهنگ و شرایط اجتماعی و ...، نظریه "مادرِ به اندازه کافی خوب" همچنان یکی از مفاهیم کاربردی و مهم در روان‌شناسی رشد و فرزندپروری محسوب می‌شود. این نظریه، با تأکید بر پاسخگویی متعادل به نیازهای کودک و پذیرش ناکامی‌های کوچک، به والدین کمک می‌کند تا کمال‌گرایی را کنار بگذارند و رویکردی واقع‌بینانه‌تر و انسانی‌تر به نقش مادری داشته باشند.

نظرات

درج نظر

captcha